Saturday, March 24, 2012

دعوت از Saheeh تبلیغی نیاز به سرقت واقعا تلاش و پایدار


دعوت از Saheeh تبلیغی نیاز به سرقت واقعا تلاش و پایدار

توسطشیخ محمد آل Albani Nashiruddin


Da'wah دعوت به توحید و توحید را در قلب انسان نیاز است که ما را از طریق آیات اجازه نمی دهد بدون جزئیات به عنوان جایی که در روزهای اولیه.
این است، زیرا برای اولین بار آنها را درک عبارات عربی را با سهولت، و دومی به دلیل زمانی که هیچ انحراف از لحاظ aqeedah که از علم کلام و فلسفه علم را به عنوان مخالف به aqeedah راست وجود دارد.

 
وضعیت ما در این زمان از وضعیت مسلمانان در روزهای اولیه متفاوت است. بنابراین ما نباید فرض کنیم که تبلیغی در زمان برای اصلاح aqeedah در شرایط به مانند روزهای اولیه از آن آسان است. و من می خواهم برای بستن این با یک مثال که در این مثال دو نفر در تضاد با یکدیگر نیستند، به خواست خدا است که:
از جمله سهولت آن شناخته شده است که اصحاب حدیث شنیده sallam alaihi WA حضرت sallallaahu 'به طور مستقیم، و سپس tabi'in شنیده حدیث به طور مستقیم از دوستان ... بنابراین ما سه نسل است که شهادت نیکی.
و ما بپرسید: آیا در آن وجود دارد هنگامی که علمی به نام علم حدیث وجود دارد؟ جواب این است: "نه". و اینکه آیا جایی برای علم وجود دارد هنگامی که آن را به نام علم Jarh ta'dil WA؟ جواب این است: "نه". همانطور که در حال حاضر، یک فرد باید هر دو علم دادستان علم است، علم فرد kifaya. این است که عالم در حال حاضر قادر به پیدا کردن hadeeth saheeh است یا da'eef می بود.
سپس کسب و کار آسان نیست، زیرا این مسائل در نظر گرفته شده آسان برای دوستان، برای دوستان حدیث از دوستان دیگر در زمان که مطمئن شده بود که با شهادت خداوند متعال خود را در ... تا پایان.
پس هیچ چیز آن را به عنوان آسان، آسان نیست در علم در حال حاضر از لحاظ وضوح و اعتماد به نفس در منابع علوم تصمیم گیری است. بنابراین، باید توجه جدی به این مشکل آن را به عنوان خوب باید با توجه به مشکلات اطراف ما به عنوان مسلمانان امروز که در آن مشکل این است که توسط نسل های قبلی از مسلمانان از طرف ناخالصی aqidah را که علت (به اشتراک گذاشته ) مشکلات مشکلات و منجر به تردید، تردید متخصص موعود از نوآوری aqidah که منحرف از manhaj معتبر و درست را با نام های مختلف، از جمله تماس پیروی از قرآن و سنت بر اساس تفکر خود را ، به عنوان کسانی که نسبت دادن (خود) را به علم کلام به رسمیت شناخته شده است.
و خوب است در اینجا برخی از آنچه در hadeeth در مورد آن موجود است، به طوری که حضرت sallallaahu alaihi WA sallam او در مورد ghuraba ذکر شده (افراد خارجی) در برخی از حدیث، حدیث، ذکر ما گفت:
"این بدان معنی است:" برای یک نفر در میان آنها پنجاه و پاداش آنها (صحابه) (50 پاداش) از ما و یا از آنها گفت: بله، رسول خدا فرمود: "از تو" [1]
و این شامل از بیگانگی از اسلام است در لحظه ای که در آن بیگانگی است که در زمان از نسل های قبلی نیست. بدون شک، که در نسل های اولیه از خود بیگانگی، بیگانگی بین شانه خالی کردن از روشن و توحید پاک از تمام رنگ آمیزی، بین خیانت واقعی از ایمان واقعی است.
همانطور که در حال حاضر نیکل است که در میان مسلمانان رخ داده است خود را، که اکثر آنها پر از لکه tauhidnya شانه خالی کردن، امانت گذاردن او را پرستش غیر از خدا، و او اعتراف ایمان.
این مسائل باید مورد رسیدگی قرار گیرند. و دوم، باید برخی از مردم می گویند: "ما باید برای حرکت به مرحله دیگر از مرحله توحید است که سیاست"! از آنجا که برای اولین بار در da'wah اسلامی است da'wah به سمت راست (تبلیغی یعنی دعوت به حقیقت) آن را برای ما اتصالات است گفت: "ما اعراب و قرآن را با زبان ما

 
هر چند در ذهن داشته باشیم که اعراب در این زمان متفاوت است از عجم اعراب که زبان خود را درک است. این کار به آنها منجر به دور از کتاب پروردگارشان و سنت پیامبر (ص) خود را.
اعطا شده است که ما اعراب و اند درک درک درست از اسلام، اما می کند نیاز نیست ما به بسیج موجودات سیاسی و انسان با جنبش های سیاسی و نگه داشتن آنها را با سیاست اشغال کردند، اما در حال حاضر آن است که تعهد خود را به درک اسلام در شرایط aqeedah، عبادت، muamalah ، و اخلاق!
من مطمئن هستم که امروز این است که یک ملت متشکل از میلیون ها نفر از مردم وجود دارد باید برای درک اسلام در درک صحیح از اسلام را در نظر aqeedah، عبادت و اخلاق نیست، و آنها که در آن تحصیل کرده است.

از این کتاب آن برداشتهاید. کارهای دارای حق انحصاری تکثیر اسلامی در توحید Du'atal Awwalan بله، نسخه اندونزی توحید، Priorias اول و اصلی، توسط شیخ محمد آل Albani Nashiruddin، ص 36-40، منتشر شده در الحق، ترجمه Fariq Gasim Anuz]_________توجه داشته باشید Foote[1]. [Saheeh Hadeeth: هر ورزشکار-Thabrani در Mu'jam آل کبیر (10/225) شماره روایت 10 394، از hadeeth از anhu بن مسعود Allaah '. و این حدیث شهید hadeeth از Uqbah بن Ghazwan یکی از اصحاب Allaah 'anhu روایت شده توسط در بازار، در Al-Zaqaid (7282). و این hadeeth نیز یکی دیگر از شهید hadeeth ابو anhu آل-Khusyani، Tsa'labah Allaah به روایت ابو داوود (4341) است. و به عنوان saheeh-Albaani در القاعده Saheehah (494) طبقه بندی

بر هر مسلمان با استفاده از قانون خدا در تمام ابعاد مطابق با توانایی اجباری

توسطشیخ محمد آل Albani Nashiruddin





وظیفه هر مسلمان است که یک موسسه خیریه با توجه به توانایی های خود، خدا یک فرد به جز در ظرفیت بر اساس بار نیست. حمایت و تقویت وحدت و عبادت واقعی لزوما توسط اسلامی Daulah به همراه اجرای در کشورهایی که با خدا نشان داد حکمیت نیست، چرا که قانون خدا را باید رعایت شود، برای ایجاد وحدت است.

 
و بدون شک، مسائل خاص رخ داده است که در برخی از زمان وجود دارد، یعنی uzlah (تبعید) بهتر است از مخلوط، به طوری که تبعید مسلمان در یک دره یا مکان از راه دور، و او پروردگار خود را پرستش، بازماندگان بشر جرم او و از خود جرم و جنایت به انسان است.

 
در این مورد حدیث وجود دارد که بسیار زیاد است، اگر چه منشاء قانونی در hadeeth از anhuma ابن عمر موجود است.
"به معنی: مؤمن که می توانند با مردم و بیماران مبتلا به جنایات خود را بهتر از مؤمنان که همراه با مردم است و نمی تواند منتظر جرم خود را ممزوج شدن" [1]
به این ترتیب، Daulah اسلامی، بدون شک به عنوان وسیله ای برای به اجرا درآوردن قوانین خدا بر روی زمین، و نه مقصد.
و شامل یک چیز شگفت انگیز است که بسیاری از واعظان اتفاق افتاده است: آنها را با توجه به مسائل هستند که قادر به اجرا نیست و ترک وظیفه است که به آسانی آنها را به انجام! جهاد در برابر خواسته های خود است، به عنوان واعظ مسلمان است که به پیروان خود را با کلمات خود را داد عهد گفته شد:
"این بدان معنی است: اجرای daulah اسلامی در خودشان خود را، او daulah اسلامی در زمین به شما احداث".
اگر چه در همان زمان، ما متوجه شدیم بسیاری از پیروان او menyelisihi خواهد شد، آنها را به اوج تبلیغی خود را به یگانگی خداوند متعال در نظر قانون، و آنها آن را در شرایط معروف نامید: "آل Hakimiyah به خدا". بدون شک که این قانون به آن تعلق دارد تنها به خدا، هیچ کس را شریک او در آن و یا در شرایط دیگر.با این حال، برخی از آنها عبارتند از افرادی که جزمی به مدارس در چهار مدرسه در اسلام که در این نقطه، و هنگامی که به او به ارمغان آورد، به عنوان سنت روشن و معتبر هستند، او گفت: "این نقض madzhabku". پس کجاست حقیقت را با آنچه خدا در شرایط پس از سنت فرستاده حکمیت؟ و در میان آنها در میان کسانی که در پرستش خداوند پس از tarikat tarikat shufiah یافت. پس از کجا این حقیقت را با آنچه خدا در توحید فرستاده حکمیت؟ به طوری که آنها از دیگران خواهان چیزی است که آنها از خودشان تقاضا نیست.
در واقع، از جمله چیزی که بسیار آسان را برای شما به اعمال قانون با آنچه خدا پایین در شرایط aqeedah، عبادت، akhlakmu در آموزش فرزندان خود را در خانه فرستاد، از لحاظ فروش belimu، در حالی که آن شامل کاری بسیار دشوار است به شما تحمیل یا حذف حاکمان در بسیاری از قوانین آن حکمیت با هر چیزی به غیر از خدا نشان داد. پس چرا شما ترک آن را آسان و مشکل چیز کاری انجام دهید؟
این نشان می دهد 1 از دو امکان، 1 امکان از آموزش و پرورش ضعیف و هدایت، امکان 2 به دلیل aqeedah فقیر است که تشویق می کند آنها را به پرداخت توجه بیشتری به آنچه آنها نه می تواند استطاعت را از آن رخ می دهد به جای توجه به آنچه است که هنوز در محدوده توانایی خود است.
در این زمان، من نمی بینم، اما خود را مشغول ساختم به tashfiyah و tarbiyah و menda'wahi انسان به aqeedah و عبادت واقعی است. همه چیز مطابق با محدودیت های مربوطه می باشند. خدا یک فرد به جز در مطابق با توانایی بار نیست. alamin Alhamdulillah Rabbil.
نماز و صلح بر حضرت محمد sallallaahu alaihi WA sallam و خانواده اش.

[از کتاب در توحید اسلامی Du'atal Awwalan بله، توحید نسخه اندونزی، اولویت اول و اصلی، شیخ محمد آل Albani Nashiruddin، ص 52-56، منتشر شده در الحق، ترجمه Fariq Gasim Anuz آن برداشتهاید. کارهای دارای حق انحصاری تکثیر]_________توجه داشته باشید Foote[1]. Saheeh hadeeth توسط AT-Tirmidhi (2507)، ابن Majah (4032)، آل، بخاری در آل-Adabul سیمپلکس (388) احمد (5/365)، از شیخ حدیث در میان اصحاب sallallaahu پیامبر 'alaihi WA sallam روایت، و به عنوان saheeh-Albaani در القاعده Saheehah (939) طبقه بندی
تغییر اصل Manhaj Tasfiyah به تعمیر و Tarbiyah را

توسطشیخ محمد آل Albani Nashiruddin




بنابراین، ما همیشه در همه زمان ها و همهمه همیشه با تمرکز بر این نکته اساسی در مورد این دو است که تغییر حکومت درست است. هر دو Tashfiyah (تصفیه) و Tarbiyah (آموزش)، هر دو از این چیزها باید با هم به عنوان خوب، به یعنی tashfiyah و tarbiyah.
اگر در یک کشور یک نوع tashfiyah وجود دارد، یعنی tashfiyah در aqeedah، این یک رویداد بسیار بزرگ است که در یک جامعه اسلامی است که بخشی از این کشور در میان کشورهای دیگر اتفاق می افتد.
همانطور که در مورد عبادت، لازم است تا آن را از مدارس مذهبی متعصب را آزاد کند و سعی کردند تا آن را محدود به سنت معتبر است. گاهی اوقات شما با دانشمندان بزرگ که درک اسلام با فهم معتبر از همه طرف وجود دارد، اما من هستم که است یک، دو، سه، 10 و یا بیست نفر قادر به اجرای تعهدات به tashfiyah (تصفیه) از اسلام چیزی را به هر یک وارد شده وجود دارد نمی آن، هر دو در نظر از aqeedah، عبادت و اخلاق است.
در واقع، چند نمی خواهد باشد قادر به تحقق این تعهد، تعهد وارد به tashfiyah (تصفیه) از هر چیز ذاتی در اسلام که به اسلام (هنگامی که در واقع آن را از اسلام است نه)، و ما باید مردم را در آموزش در اطراف ما با tarbiyah (آموزش) درست است و راست، اما tashfiyah و tarbiyah در حال حاضر شده است از دست داده است.
بنابراین، جنبش های سیاسی در هر جامعه اسلامی توسط شرع (اسلام) را رد نخواهد شد در نتیجه در اثرات نامطلوب قبل از تحقق این دو موضوع مهم است.
مشاوره برای جایگزین کردن موقعیت از هر حرکت سیاسی در کشور بی قانون با شریعت، از طریق مشاوره یا توصیه های بیان شده در یک راه بهتر است که با syar'i محدودیت های متناسب به دور از اجبار یا pendiskriminatifan زبان. ارائه مشاوره است که اثبات و از گناه ما را آزاد اجرا است.
و شامل به عنوان مشاوره این است که ما مردم مشغول هیچ چیز، به آنها با بهبود aqeedah، عبادت، اخلاق و muamalah، مفید است.
بسیاری از آنها گمان می کنند که ما می خواهیم به درک tarbiyah و tashfiyah کل جامعه اسلامی است. ما فکر می کنیم و رویای در خواب نیست، زیرا غیر ممکن است برای تحقق این، و چون خداوند متعال در قرآن کریم می گوید.
"این بدان معنی است: اگر Rabbmu خواست، او یک مسابقه تک انسان، اما آنها همیشه مخالف" [Huud: 118].
کلام خدا در آنها را متوجه نمی شود مگر اینکه آنها را درک اسلام از درک صحیح و آموزش خود و خانواده های آنان و مردم در اطراف آنها، در اسلام واقعی است.

[از کتاب در توحید اسلامی Du'atal Awwalan بله، توحید نسخه اندونزی، اولویت اول و اصلی، شیخ محمد آل Albani Nashiruddin، ص 41-43، منتشر شده در الحق، ترجمه Fariq Gasim Anuz آن برداشتهاید. کارهای دارای حق انحصاری تکثیر]
توضیح در مورد سرقت ابهام در نتیجه واقعی و بسیاری از افراد در ذهن


توسطشیخ محمد آل Albani Nashiruddin


از این مثال، من می خواهم به روشن aqeedah توحید با تمام عواقب آن روشن نیست، متاسفانه، در ذهن اکثریت مردم که aqeedah سلفی خود اعتقاد دارند، به خصوص در ذهن افراد دیگر که به دنبال اشعری aqidah یا maturidiyah یا jahmiyah دچار مشکل مثل این.
بنابراین من مطرح به عنوان مثال می خواهم که نشان می دهد که این مشکل را به آسانی به عنوان تصویر کشیده است که برخی توسط مبلغان که همراه با ما در menda'wahkan قرآن و سنت امروز، کسب و کار واقعی است آسان نیست، به عنوان مفروض برخی از آنها.

 
و به همین دلیل است که مانند آنچه شما کرده اید توضیح داده قبل از آن، یعنی اختلاف بین مردم از جهل نسبت به مشرکان 1، وقتی که آنها به نام به گفت لا اله الا الله، آنها خودداری کرد چرا که آنها را درک معنای tayyibah جمله این، و اکثریت مسلمانان در این دوره کهtayyibah جمله اما معنای آن را به درستی درک نیست.
این تفاوت در این است تفاوت اساسی، در یک موضوع باور مانند آن نشان داده شد، منظورم این است که مشکل با ارتفاع Allaah بالاتر از همه مخلوقاتش. از آن نیاز به یک توضیح، یک مسلمان کافی است فقط به این باور نیست.
"این بدان معنی است: (الله) بخشنده بر" عرش "بودند. [طه: 5]
Irhamuu انسان fii Ardhi yarhamkum مرد fii القاعده samaa'i
"این بدان معناست که: لوازم زمین، آسمان ها را بدون شک menyayanginmu" [صحیح مسلم حدیث ابو داود (4941)، و در-Tirmidhi (1925) نقل شده است، و به عنوان saheeh توسط-Albaani در القاعده Saheehah (925) طبقه بندی شده] است.
بدون او دانستن است که کلمه "FII" موجود در حدیث لزوما منعکس کننده مکان (در زیر).مثل "FII" موجود در کلام خدا Subhanahu WA Ta'ala است:
مرد AM amintum fii-samaa'i
"این بدان معنی است: آیا شما احساس می کنید امن از (خدا) در () آسمان" [آل الملک: 16].
از آنجا که "FII" در اینجا به معنی "علا" (در بالا)، و بحث در مورد آن تعداد زیادی، حتی بسیاری است. در این میان بسیاری از hadeeth قبلی که توسط انسان به آن اشاره شد، و کل دوره حدیث Alhamdulillah، معتبر است. و مفهوم کلمات حضرت sallallaahu alaihi WA sallam: "چشم پوشی کن زمین" حشرات و کرم ها را در زمین معنی نیست!
اما سوال این است که بالاتر از زمین، مانند انسان و حیوانات است. و آن را با کلمات WA sallam "alaihi sallallaahu موافق:" ... آن را در آسمان است که شما را دوست دارم "به معنی: که در آسمان است. افرادی که دریافت کرده اند da'wah سمت راست (سمت راست) این باید در بالای شفافیت در مورد جزئیات مانند آن باشد. و یک مثال دیگر از رویکرد فوق حدیث، حدیث، Jariyah که او را به چوپان بز، مشهور است، حدیث، من می خواهم آن را به عنوان یک تقویت کننده اشاره کرد.

 
هنگامی که حضرت sallallaahu alaihi WA sallam به او گفت: "خدا کجاست؟" او پاسخ داد: "در بهشت" [صحیح مسلم حدیث روایت شده توسط مسلمان (537)، ابو داوود (930) Nasa'i (I/14-18) از hadeeth Mu'awiyah بن القاعده به عنوان Sulami anhu حکمی Allaah]
اگر امروز از شما خواسته برخی از معلمان، مانند الازهر: "خدا کجاست؟"، سپس آنها جواب خواهند داد: "در هر جا" است. با وجود اینکه Jariyah (برده دختر) که خدا در آسمان ها جواب داد و حضرت sallallaahu alaihi WA sallam Jariyah پاسخ را توجیه کند.چرا؟ از آنجا که Jariyah جواب داد: از طبیعت و او در محل است که اجازه می دهد تا شرایط برای ما در این زمان ما به عنوان "محیط زیست salafiyah" که تا به محله بد شده نه آلوده زندگی می کردند، چرا که او از "اسلامی پیامبر sallallaahu 'alaihi WA sallam" فارغ التحصیل شده بود آنها مدت امروز است.
مدرسه خاص است که تنها به برخی از مردان و نه تنها برای برخی از زنان بیش از حد نیست. اما این مدرسه را برای کل جامعه متشکل از مردان و زنان، در نتیجه، یک چوپان بز aqeedah درست می داند، زیرا او یک محله بد نیست آلوده است.
او می داند aqeedah درست همانطور که در کتاب قرآن و سنت شده است، اما بسیاری از افرادی که ادعا می کنند به دانش در مورد قرآن و سنت مورد آن نمی دانم، او که پروردگار خود را نمی دانند! است. اگر چه در قرآن و سنت ذکر شده است.
در این روز من می گویند که در بر داشت نه هیچ از این توضیحات در میان مسلمانان، که اگر شما از من بخواهید تا نه بگو چوپان بز، اما به رهبر یا گروهی از مردم دریافت اشتباه زمانی که او خواهد شد پاسخ به عنوان بسیاری از مردان در این زمان اشتباه مگر اینکه فردکه از خدا پر برکت، و تعداد آنها بسیار کوچک بود.

از این کتاب آن برداشتهاید. کارهای دارای حق انحصاری تکثیر اسلامی در توحید Du'atal Awwalan بله، توحید نسخه اندونزی، اولویت اول و اصلی توسط شیخ محمد آل Albani Nashiruddin، ص 31-35، منتشر شده در الحق، ترجمه Fariq Gasim Anuz]
بدهی توجه دادن به سرقت به این معنا نیست که دیگران را نادیده شریعت


توسطشیخ محمد آل Albani Nashiruddin

من قصد ندارم به تکرار این هشدار است که در مذاکرات در مورد توضیح مهم ترین چیز مهم است و می باشد در زیر، به منظور محدود کردن واعظان صرفا menda'wahkan tayyibah جملات و درک معنای خود را، اما پس از نعمت کامل خداوند ما را با دین کامل او، حتی یک ضرورت برای واعظ را به اسلام به عنوان یک کل، و نه در بیت و قطعات.
و هنگامی که این را می گویم بعد از پایان توضیح واعظان اسلامی در واقع با توجه به مهم ترین چیز در اسلام، یعنی مسلمانان به درک درست aqeedah و ناشی از عبارت لا اله الا الله tayyibah، پس من می خواهم در مورد آن صحبت کنم توضیح این است که یک مسلمان به این معنا نه تنها به درک معنای Laa اله الا الله این است که: "هیچ چیز به حق در این جهان تنها جز خداوند پرستش!
با این حال آن را نیز نیاز به یک مسلمان به درک اقدامات دیگر از عبادت است که پروردگار ما باید او را پرستش، و هر یک از پرستش آن را به بنده اختصاص دادن نه در میان بندگان خدا Subhanahu WA Ta'ala. توضیح از این جزئیات را نیز باید با معنای مختصر را از tayyibah حکم را هم همراه شود. خوب من چند مثال، با توجه به چیزی که به نظر می رسد به من، به عنوان یک توضیح جهانی کافی نیست.
من می گویم که دقیقا بیشتر از مسلمانان که به درستی bertauhid و کسانی که قصد تنها خداوند را عبادت، قلب خود را خالی از افکار و باورهایی که در قرآن و سنت ذکر شده است.

 
اکثر مردم که خواندن آیات بسیاری از bertauhid و احادیث که شامل aqeedah، اما توجه به آنچه است ضمنی آنها را پرداخت نمی کند، هر چند آن را شامل کمال ایمان به خداوند متعال است.
نگاهی به عنوان مثال است که وفادار به Aqeedah قد خداوند متعال چیزی فراتر از آنچه او ایجاد. بر اساس تجربه، من می دانم که اکثریت برادران ما و bermanhaj bertauhid Salaf (نیکوکاران به دنبال درک) با هم، ما معتقدیم که خداوند متعال بالاتر از عرش با هیچ ta'wil (تغییر معنی) و بدون takyif (بپرسید که چگونه).
اما هنگامی که آن را به خود معتزله jahmiyah مدرن یا مدرن و یا افراد Maturidi یا اشعری تردید است که آنها به درک اصطلاحات البته zhahirnya، که در آن کسانی که به کسانی که تردید تردید این است که درک معنای آن نیست منتقل می آید، و سپس او اشتباه گرفته و از دست رفته از aqidahnya.

 
چرا؟ از آنجا که او aqeedah درست از همه طرف شده اند که در کتاب خداوند متعال و حدیث از حضرت محمد sallallaahu 'alaihi WA sallam در معرض به توضیح نیست که به معتزله مدرن گفت: خداوند متعال می گوید:
"این بدان معنی است: آیا شما احساس می کنید امن در برابر خدا در آسمان است؟" است. [آل الملک: 17]
و به شما می گویند خدا در آسمان است، به این معنی است که به معنای شما را به خدا شما را در یک محل است که یک موجودی است که بهشت! هستیم.
سپس به او انداخت تردید به کسانی که پیش از او هستند.
[از کتاب در توحید اسلامی Du'atal Awwalan بله، توحید نسخه اندونزی، اولویت اول و اصلی، شیخ محمد آل Albani Nashiruddin، ص 27-30، منتشر شده در الحق، مترجمان Fariq Gasim Anuz آن برداشتهاید. کارهای دارای حق انحصاری تکثیر]
اجباری را با توجه به این روش به عنوان preemptively از پیامبران و رسولان توحید

توسطشیخ محمد آل Albani Nashiruddin


سوالشیخ شریف، شکی نیست که شما در مورد واقعیت تلخ تجربه مسلمانان امروز در صورت جهل در امر اعتقاد و ایمان، و همچنین به عنوان یک شکاف در روش فهم و عمل به اسلام می دانند. به خصوص اکنون که گسترش تبلیغی اسلامی در نقاط مختلف جهان است و دیگر در مطابق با aqeedah و manhaj نسل اول است که قادر به آوردن بهترین نسل.
شکی نیست که این واقعیت است که آن را دردناک ghirah (روح) از افرادی که صادقانه و مایل به تغییر و به ترمیم آسیب بزرگ
فقط آنها را در راه تثبیت این پدیده ناشی از تفاوت در درک خود را از aqeedah و manhaj، همانطور که می دانید متفاوت است، با ظهور جنبش های مختلف و جماعت جماعت اسلامی که ادعا کرده اند درست مسلمانان Hizbiyyah برای چندین دهه بوده استسال است، اما با هم موفق نیست، حتی این باعث حرکت مردم به این slanders و ستمی بزرگ بدبختی قرار می گیرند، چرا که آنها manhaj manhaj القاعده و خود را aqeedah menyelisihi دستور رسول sallam WA sallallaahu 'alaihi، و هیچ چیز آورده شده توسط sallallaahu خود alaihi WA sallam، که در این صورت این برگ ها تاثیر زیادی را در فرم از سردرگمی مسلمانان و به خصوص دوران جوانی خود را در راه حل برای غلبه بر این واقعیت تلخ است.
واعظ مسلمان که چسبیده به nubuwwah manhaj و به دنبال راه کسانی که بر این باورند و به دنبال مثال درک از دوستان و tabi'in به خوبی در میان علمای اسلامی احساس می کنم که او است حمل ماموریت بسیار بزرگ در مقابل این واقعیت و در درست یا شرکت در پایان.
بنابراین چه چیزی است توصیه های خود را برای پیروان این جنبش و جماعت، جماعت است.
و چه سودمند است و یک راه حل در حل و فصل این حقیقت را پوشیده است.
و چگونه یک مسلمان می تواند از این مسئولیت قبل از خداوند متعال در روز قیامت است.
پاسخ دهد.در ارتباط با آنچه است که در مسئله فوق، یعنی وضعیت ضعیف مسلمانان ذکر شده، پس از آن ما می گویند: همانا این است واقعیت دردناک بدتر از شرایط اعراب در دوران جهل زمانی که sallallaahu پیامبر 'alaihi WA sallam فرستاده شده به آنها است، با توجه به پیام اسلام نیست بین ما و کمال، و وجود گروه که در آل حق (حقیقت) وجود دارد، جهت دادن و دعوت مردم به اسلام در شرایط aqeedah، عبادت، اخلاق و manhaj درست است.واقعیت غیر قابل انکار این است که اعراب در زمان جهل مانند بسیاری از گروه های مسلمان امروز این واقعیت است.
بر این اساس، ما می گویند که: راه حل این است که راه برون رفت از که تا کنون توسط حضرت sallallaahu (ص) گرفته شده، alaihi WA sallam و دارو مانند مواد مخدر یک بار توسط حضرت sallallaahu (ص) استفاده می شود 'alaihi WA sallam.
همانطور که پیامبر (ص) است شده درمان جهل از اولین مترجم فعلی da'wah اسلامی باید به معنای انسان خطا آشنایی Laa اله الا الله illallah، کشش و باید یک راه خارج را پیدا واقعیت خشن آنها را با درمان و راه ضربه خارج در سفر رسول Allaah 'alaihi WA sallam. و به این ترتیب به معنی روشن است وقتی که ما در کلام خداوند متعال است.
"که به معنی: همانا در (خود) است که رسول خدا در نقش یک مدل برای شما خوب است (که) برای افرادی که انتظار می رود (فضل) خدا و روز قیامت (ورود) و خدا را بسیار یاد شده است." [آل احزاب: 21]
sallam alaihi WA حضرت sallallaahu در نقش یک مدل خوب در ارائه راه حل برای تمام مشکلات مسلمانان در جهان مدرن را در هر زمان و شرایط است. این همان چیزی است که ما را ملزم به آنچه را که ما آغاز شده توسط sallam حضرت sallallaahu alaihi WA شروع، اول از هر چیز ثابت شده است که از Aqeedah مسلمانان آسیب دیده است. و دوم خود را پرستش است. و سوم، اصول اخلاقی خود است. منظور این نیست که من از جدایی از دنباله با یکدیگر بود، به این معنی قرار دادن مهمترین و سپس قبل از آن مهم است، و بعد. اما چه من می خواهم این است که برای مسلمانان با توجه بزرگ و مسائل جدی در بالا تماشا.
و آنچه من توسط مسلمانان به معنای مفسر تبلیغ، یا دقیق تر هستند محققان در میان آنها، است به خاطر آن است بنابراین تاسف است که هر مسلمان است که در حال حاضر آسان به دریافت عنوان به عنوان واعظ حتی اگر آنها در حال بشدت از نظر علم فاقد است. حتی خود را از تاج خود را به عنوان واعظ از اسلام است. اگر ما به خاطر به خوبی شناخته شده به یک قاعده من نمی گویم که این قوانین به خوبی در میان دانشمندان شناخته می شود، حتی به خوبی شناخته شده در میان همه خردمندان، قاعده آن است که:
"به معنی: افرادی که لازم نیست، نمی تواند به من بدهید."
سپس ما در حال حاضر می دانید که یک گروه بزرگی از مسلمانان در همه وجود دارد، می تواند میلیون ها نفر تعداد برسد، اگر شناخته شده است کلمات: واعظ سپس مردم را نسبت به آنها روشن است. منظورم جماعت و یا جماعت تبلیغی موعظه است. در همان زمان، بسیاری از آنها را فقط به عنوان خداوند متعال هستند.
"به معنی: اما اکثر مردم نمی دانند" [: 187 القاعده A'raaf].
همانطور که از روش های تبلیغی خود شناخته می شود که آنها به طور کامل به دور از توجه اصلی به اولین و یا مهم ترین موضوع در میان مسائل ذکر شده در بالا، یعنی aqeedah، عبادت و اخلاق تبدیل شده است. و آنها حاضر به اصلاح aqeedah که حضرت sallallaahu alaihi WA sallam با او آغاز شده، حتی همه پیامبران با این aqeedah آغاز. خدا Subhanahu WA Ta'ala گفته است.
"که به معنی: و قطعا فرستادیم رسولان به هر کشور (اعلام):« عبادت خداوند (به تنهایی)، و از شر ترک "[نحل: 36].
آنها هیچ علاقه ای به این موضوع و به اولین رکن از ارکان اسلام، مسلمانان تمام شده، شناخته شده بوده است. رسول از رسولان نجیب alaihis sallam نوح به موضوع باور تقریبا یک هزار سال دعوت شده است. و همه می دانیم که در شریعت قبلی شریعت هیچ قانون تشریفاتی و muamalah شده است در مذهب ما شناخته شده است، وجود دارد چرا که دین ما آخرین دین از ادیان دیگر شریعت شریعت.
در مجموع، نوح alaihis sallam باقی مانده دعوت مردم خود را برای 950 سال است و او حتی تمام توجه خود را به Da'wah به توحید به سر برد. با این حال، تبلیغی خود را رد مردم خود، در قرآن شرح داده شده است.
"که به معنی: آنها می گویند:" آیا هرگز شما را (عبادت) خدایان و نه باید تو را ترک شما (عبادت) سواع، و انجام Suwaa همچنین، Yaghuts، Ya'uq و نصر ". [نوح: 23].
این به روشنی نشان میدهد که مهم ترین چیز برای اولویت بندی توسط مبلغان اسلام تبلیغ به توحید است. و این، معنای کلمه خدا Subhanahu WA Ta'ala است.
"این بدان معنی است: می دانیم، که دقیقا هیچ خدا (حق عبادت شود)، اما خدا وجود دارد".[محمد: 19]
بنابراین سنت پیامبر sallam WA sallallaahu 'alaihi، در عمل و آموزش. همانطور که اعمال خود را، بنابراین لازم نیست که باید به خاطر اعمال و دوره da'wah مکه از پیامبر WA sallallaahu 'alaihi، sallam menda'wahi بیشتر در نظر او مردم را محدود به پرستش خدا به تنهایی، هیچ کس را شریک او، مورد بحث است.
در حالی که در آموزش، ذکر شده در hadeeth از انس بن مالک روایت anhu Allaah در خاکستر-Shahihain را. پیامبر WA sallallaahu 'alaihi، sallam زمانی که Muadh به یمن فرستاده می شود، او گفت.
"این بدان معنی است: اولین چیزی که شما باید بر روی آنها بسیار pesaksian است که حق خدا جز خدا به تنهایی پرستش، پس اگر آنها در آن mentaatimu ..... و به همین ترتیب تا پایان حدیث [صحیح مسلم حدیث روایت بخاری. (1395) و جاهای دیگر، و مسلمان (19)، ابو داوود (1584)، در Tirmidhi (625)، همه از hadeeth Allaah anhu ابن عباس]
این حدیث شناخته شده و معروف، Insha خدا.
اگر چنین است، حضرت sallallaahu alaihi WA sallam اصحاب خود را با آنچه خود او آغاز شده توسط da'wah به توحید شروع دستور داده است.
شکی نیست که تفاوت زیادی بین اعراب وجود دارد، مشرکان زمانی که آنها را درک آنچه آنها با زبان خود، گفت: با اکثریت اعراب مسلمان در حال حاضر بود.
امروزه مردم مسلمان عرب نیازی به خواسته گفت: Laa اله الا الله، زیرا آنها هستند که می گویند عقیده Laa اله الا الله، اگر چه جریان و اعتقادات مختلف آنها است. همه آنها می گویند Laa اله الا الله است، اما در واقع آنها واقعا نیاز به درک بیشتر در مورد معنای این tayyibah جمله است. و این تفاوت یک تفاوت اساسی با اعراب برای اولین بار است که در آن آنها افتخار هنگامی که حضرت sallallaahu alaihi WA sallam نام آنها را به. گفت Laa اله الا الله، به عنوان در آل Qur'anul Azhim توصیف [1] است. چرا آنها افتخار؟ از آنجا که آنها درک که معنای Laa اله الا الله illallah است که آنها باید رقبای با خدا را نه، و که به جز خدا پرستش نیست، در حالی که قبلا به آنها پرستش خدا selian همه، آنها بر روی علاوه بر خدا، beristighatsah (برای کمک) به غیر از خدا می خواهیم ، حتی بیشتر از آن در nadzar ماده برای غیر از خدا، bertawasul به غیر از خدا، ذبح قربانی به غیر از خدا و حکمیت به غیر از خدا، و به همین ترتیب.
این بدان معنی است شانه خالی کردن از الحاد شناخته شده و به وسیله آنها، در حالی که آنها می دانند که میان عواقب اله الا الله جمله tayyibah Laa از زبان عربی است که آنها باید بیگناهی خود را از همه این مسائل، به عنوان مخالف به معنای Laa اله الا الله.
[از کتاب در توحید اسلامی Du'atal Awwalan بله، توحید نسخه اندونزی، اولویت اول و اصلی، شیخ محمد آل Albani Nashiruddin، ص 5-15، منتشر شده در الحق، مترجم Fariq Gasim Anuz آن برداشتهاید. کارهای دارای حق انحصاری تکثیر]_________توجه داشته باشید Foote.[1] او در کلمات خدا Subhanahu WA Ta'ala در خاکستر-Shaffat نامه اشاره کرد: "این بدان معنی است: در واقع آنها در پیشبرد گفت: اگر آنها: Laa اله الا الله illallah است که هیچ خدایی وجود دارد، اما خدا است حق عبادت شود، آنها به رخ کشیدن، و آنها می گویند : آیا ما واقعا به ترک خدایان ما را به خاطر یک شاعر دیوانه بودند "؟ [خاکستر Shaffat: 35-36]
منبع: http://almanhaj.or.id

No comments:

Post a Comment