Thursday, March 22, 2012

اکثریت مسلمانان امروز این است که شهادت لا اله الا الله (هیچ حق دارد که از خدا جز خدا پرستش) معنی لا اله الا الله را درک نمی کنند

اکثریت مسلمانان امروز این است که شهادت لا اله الا الله (هیچ حق دارد که از خدا جز خدا پرستش) معنی لا اله الا الله را درک نمی کنند

توسطشیخ محمد آل Albani Nashiruddin


اکثریت مسلمانان امروز این است که شهادت لا اله الا الله (هیچ حق دارد که از خدا جز خدا پرستش) معنی لا اله الا الله را درک نمی کنند و شاید آنها را درک معنای آن را درک است که در تمام معکوس. من یک مثال را برای آن می دهد: برخی از آنها (او شیخ محمد آل Hasyimi، صوفی برجسته خاکستر Syadziliyyah tariqa در سوریه حدود 50 سال پیش) نوشت: یک رساله در معنی لا اله الا الله، و تفسیر "هیچ Rabb (خالق و تنظیم کننده) به جز خدا"! حتی مشرکان درک معنای به عنوان مثل، اما ایمان خود را به معنی مفید را به آنها ندادند. خدا Subhanahu WA Ta'ala می گوید:
"که به معنی: و اگر شما از آنها بپرسید:« چه کسی آسمانها و زمین آنها قطعا خواهند گفت: "خدا" [لقمان: 25].
کافران آن بر این باورند که این جهان یک خالق است هیچ کس را شریک او، اما آنها با رقبای خدا و متحدان خود در عبادت به او ساخته شده است. آنها بر این باورند که Rabb (تنظیم کننده و خالق) (یک)، اما آنها بر این باورند که خدا زیادی است. بنابراین، خداوند رد این باور است که علاوه بر عبادت به عبادت خداوند از طریق کلام او به غیر از خدا به نام:
"که به معنی: و کسانی که حفاظت از دیگر از خداوند (می گویند):" ما آنها را پرستش نه تنها که ما آنها را به خدا به اندازه کافی نزدیک است. " [زمر: 3].
Mushrikeen اولین بار است که عبارت لا اله الا الله او را به بی گناه عبادت مورد نیاز به غیر از خداوند متعال می دانم. اکثریت مسلمانان امروز، تفسیر عبارت لا اله الا الله tayyibah با: "هیچ Rabb (خالق و تنظیم کننده) به جز خدا وجود دارد". اما وقتی که مسلمانان به گفتن لا اله الا الله و پرستش او به غیر از خدا جز خدا را پرستش، و سپس او و مشرکان همان فقها، هر چند به ظاهر اسلام است، چرا که او گفت: لا اله الا الله lafazh، به طوری که با این بیان او یک مسلمان است و در lafazh متولد شد.
و این شامل تمام تعهدات خود را به عنوان واعظ اسلام برای وحدت و حمایت اثبات menda'wahkan به کسانی که معنای لا اله الا الله نمی دانند که آنها را به هر چیزی که نقض لا اله الا الله قرار می گیرند. بر خلاف کافران، چرا که او تمایلی به گفتن لا اله الا الله بود، بنابراین او یک مسلمان بود و هنگام تولد و ذهنی است. اکثریت مسلمانان امروز، آنها مسلمان هستند، چرا که حضرت sallallaahu alaihi WA sallam گفت:
"این است: اگر آنها می گویند (لا اله الا الله)، پس از آن و شرافت و اسم و اموال از من به جز حق خود را بیدار و محاسبات آنها بر خدا Subhanahu WA Ta'ala". Saheeh hadeeth روایت آل بخاری (25) و در جاهای دیگر، و مسلمان (22)، و خیلی بیشتر از hadeeth از عمر anhum ابن]
بنابراین، من می گویند کلمه که از من خارج به ندرت آمد، یعنی: همانا حقیقت اکثریت مسلمانان امروز است بدتر از وضعیت اعراب به طور کلی در دوره 1 از جهل، سوء تفاهم معنای tahyyibah جمله این، چرا که مردم مشرکان عرب برای اولین بار در درک مفهوم لا اله الا الله، اما آنها انجام mengimaninya. در حالی که اکثریت مسلمانان در حال حاضر آنها می گویند باور ندارند، آنها می گویند: «لا اله الا الله"، اما آنها در واقع نه باور در با معنی. (آنها را پرستش قبرها، ذبح قربانی به غیر از خدا، دعا به مردم که فوت کرده اند، این است که واقعیت و ماهیت چیزی است که توسط آن rafidhah شیعه، shufiyah و پیروان tariqa دیگر اعتقاد بر این، زیارت گورستان ها و جای شانه خالی کردن و دور چیزی گردیدن در اطراف آن و beristighatsah برای کمک به مردم عادل و قسم می خورم (نام) مردم صالح باور هستند که آنها را نگه دارید بصورتی پایدار و محکم).
بنابراین، من معتقدم که تعهد بر واعظ مسلمان است که در واقع تماس در مورد این جمله آنها را به توحید و توضیح معنای خود را به طور خلاصه. سپس با شرح عواقب این حکم tayyibah kosekuensi با عبادت mengikhlaskan به خدا و تمام چیزهای که به دلیل زمانی که خداوند متعال می گوید کلمات از مشرکان است که:
"این است: ما آنها را پرستش نه تنها که آنها نزدیک ما به اندازه کافی" به خدا نزدیک تر است. [زمر: 3]
خدا هریک پرستش غیر از خدا در نظر گرفته شده برای خیانت از جمله لا اله الا الله tayyibah.
بنابراین، امروز من می گویم که در آن هیچ سودمندی در تمام کوشش خود را برای جمع آوری و متحد کردن مسلمانان در یک ظرف، سپس آنها را در گمراهی خود را بدون tayyibah درک این جمله وجود دارد، پس از آن آنها را در جهان به خصوص در آخرت بهره مند شوند. است.
ما می دانیم که کلمات حضرت sallallaahu alaihi WA sallam
"به معنی: هر کس که فوت کرد و او شهادت داده است که خدا وجود ندارد، اما خداوند حق دارد که باید با صداقت قلب خود را پرستش خدای ناکرده بدن خود را از آتش دوزخ" در یکی دیگر از داستان: "سپس او به بهشت ​​رفته است". [Saheeh حدیث، روایت شده توسط احمد (5/236)، ابن Hibban (4) در Zawa'id و به عنوان saheeh توسط-Albaani در القاعده Saheehah (3355) طبقه بندی شده] است.
سپس آن را ممکن است که ادا با tayyibah صداقت تضمین شده به بهشت. Allaah حتی پس از آن برای اولین. افرادی که در ایمان واقعی در برابر tayyibah این جمله اعتقاد دارند، پس شاید او diadzab در اعمال غیر اخلاقی و گناهان مرتکب است، اما در پایان که در آن، بازگشت به بهشت ​​است.
و برعکس توحید هر کسی ادا با زبانش بود، به طوری که ایمان می کند به قلب او وارد نیست، و سپس آن را می کند هیچ به نفع آخرت را نه، هر چند گاهی اوقات او را به نفع جهان را در فرم از kesalamatan جنگیدند و کشته بدهد، اگر او را تحت حمایت از زندگی می کردند مسلمانان که قدرت و قدرت. همانطور که برای زندگی پس از مرگ، به او کوچکترین نفع مگر اینکه:
[1] او گفت، و درک معنای آن است.[2] او معتقد است که معنا، چرا که درک به تنهایی کافی نیست بلکه باید ایمان به آنچه که او صحبت می کند همراه است.
من شک دارم که اکثر غفلت مردان از این موضوع! است که، آنها گمان می کنند که به درک باید توسط ایمان همراه نیست. هنگامی که در واقع هر یک از این دو چیز (یعنی درک و ایمان) باید در کنار یکدیگر بود به طوری که او مؤمن شد. دلیلش این است که بسیاری از کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان که محمد WA sallallaahu 'alaihi، sallam رسول واقعی در به رسمیت شناختن آن به عنوان رسول و پیامبر (ص) بود، اما دانش خود را این است که خداوند متعال mempersaksikannya در کلام او.
"این بدان معنی است: آنها (اهل UL کتاب از یهودیان و Nassara) او را می دانستند (محمد) را به عنوان آنها را تشخیص فرزندان خود را ..." [آل Baqarah: 146 و آل: صبح: 20]
با این حال، که دانش آنها را به نفع و در همه حال! چرا؟ از آنجا که آنها هر چیزی را که sallallaahu 'alaihi WA sallam nubuwah (نبوت) و دقیقه (رهبری) به رسمیت شناخته شده چشم پوشی نیست. بنابراین، ایمان باید قبل از انجام آنها توسط ma'rifah (دانش) داده شده است. و این به اندازه کافی تنها دانش است نیست، بدون اینکه همراه با ایمان و اطاعت، زیرا علا آل Maula Jalla وا می گوید: در قرآن:
"این بدان معنی است: پس می دانم که خدا وجود ندارد، اما خداوند حق دارد که عبادت شود و التماس برای بخشش گناهان خود را ....... [محمد: 19].
به این ترتیب، اگر یک مسلمان برای گفتن لا اله الا الله با دهان، سپس او آنها را با دانش از tayyibah جمله به طور خلاصه بعد در جزئیات است. بنابراین اگر او می داند، توجیه و باور، سپس او سزاوار به فضائل که در احادیث است که من قبلا ذکر شد، از جمله سخنان حضرت sallallaahu alaihi WA sallam به عنوان یک نشانه در جزئیات ذکر شده:
"به معنی: هر کس که گفت: لا اله الا الله، و سپس به نفع او حتی اگر یک روز از وقت خود را". [Saheeh حدیث. به عنوان saheeh توسط القاعده Albaani در القاعده به عنوان تبار Saheehah (1932) طبقه بندی شده، و او در Mu'jamnya به سعید آل-A'rabi، تکیه، و ابو Hidayah Nu'aim در (5/46) و در مو Thabrani در «Ausath (6533)، و daia از حدیث ابو Hurayrah]
است که: این جمله، tayyibah پس از دانستن معنای آن، نجات دهنده زندگانی او را از ابدیت در جهنم خواهد بود. این تکرار می کنم که ما در ذهن بصورتی پایدار و محکم گیر کرده است.
می تواند از عواقب انجام این شکل از جمله تکمیل tayyibah مشاهده و ترک همه اعمال خوب از گناهکاران است، اما او از ذخیره بزرگ شانه خالی کردن و او برآورده آنچه مورد تقاضا است و از نظر ایمان کبد اعمال مورد نیاز و اعمال ظاهر / تولد، با توجه به برخی از محققان از اجتهاد، در این مورد جزئیات هستند که جایی برای بحث در مورد آن در اینجا وجود دارد-(این است که آنهایی که aqeedah صالح، و این علامت گذاری ما و Murji'a خوارج). دا او را تحت خواست و اراده خدا بود، ممکن است او را به بازگشت به ابتدا از بی اخلاقی و بی اخلاقی او و یا تعهداتی که او غفلت، و سپس این tayyibah حکم او را نجات دهد یا ببخشد او را با هدیه ای از خدا و جلال او را به جهنم. این معنای از کلمات پیامبر (ص) sallallaahu alaihi WA sallam، یعنی:
معنی: هر کس که گفت: لا اله الا الله illallah، سپس کلمه ای که از آن خواهد شد او حتی یک روز از وقت خود را به نفع "[صحیح مسلم حدیث به عنوان saheeh توسط القاعده-Albaani در القاعده، به عنوان، تبار Saheehah (1932) طبقه بندی شده، و او به سعید تکیه آل، A'rabi در Mu'jamnya، و ابو آل-Hidayah، Nu'aim در (5/46) و Thabrani در مو `جم،-Ausath (6533) و از hadeeth ابو Hurayrah]
همانطور که برای کسانی که نگو با زبان اما آیا معنای آن را درک نیست، و یا درک معنای آن را، اما می کند که به معنی باور نیست، به عبارت لا اله الا الله Illaallah آن را بدهد او را به نفع آخرت نیست، هر چند در جهان از کلمات است که هنوز هم مفید است اگر آن را تحت قوانین اسلامی زندگی می کند.
بنابراین، باید باشد وجود دارد تلاشی به تمرکز بر تبلیغ توحید به تمام سطوح جامعه و یا گروه از مسلمانان که در حال تلاش واقعی و جدی به دستیابی به آنچه می شود توسط تمام یا بسیاری از گروه های اسلامی، یعنی تحقق اسلامی جامعه و ایجاد نام کشورهای اسلامی است که اجرای قوانین اسلامی در همه گوشه و کنار زمین با هر قانون خدا نشان داد حکومت نه.
این گروه به احتمال زیاد به تحقق بخشیدن به اهداف آنها توافق کردند و آنها را امتحان کنید، به صورت جدی شروع شده است آغاز شده توسط sallam حضرت sallallaahu alaihi WA، به این هدف می تواند تبدیل به واقعیت است.
[از کتاب در توحید اسلامی Du'atal Awwalan بله، توحید نسخه اندونزی، اولویت اول و اصلی، شیخ محمد آل Albani Nashiruddin، ص 16-26، منتشر شده در الحق، ترجمه Fariq Gasim Anuz آن برداشتهاید. کارهای دارای حق انحصاری تکثیر]


مقدمه: در توحید اسلامی Du'atal Awwalan بله


AT-YA AWWALAN DU'ATAL اسلام توحید [توحید، اولویت اول و اصلی]
ستایش مخصوص خدایی است خدا، پروردگار میزبان. ممکن است به نماز و درود بر حضرت محمد (ص) اختصاص داده شده، خانواده، دوستان و پیروان او باقی ماند.
دنبال کردن مسیر Salafush صالح است که باید برای هر مسلمان، به عنوان کلام خدا.
معنی: و این (که ما دستور داد) این است راه راست است، پس از آن، به دنبال و خیابان ها (از دیگران) پیروی نمی کنند؟ [آل Anam: 153]
در واقعیت منظور از زندگی، مختصات مذهبی در میان مسلمانان یافت می شود. آنها دور شدن از آموزه های اسلام به طوری که آنها را در سردرگمی و بی تصمیمی زندگی می کنند.بیشتر اشتباه زمانی که آنها سعی می کنند برای پیدا کردن یک راه حل این مشکل از دین و زندگی در اشتباه با تلاش برای اعمال اندیشه و آموزه های جهل است. پس در نتیجه بسیاری از فرقه ها و جریانهای خطا ویژگی با آموزه های خود را به قرآن وجود دارد: سنت و. به طوری که شرایط خود را بسیار متفاوت از کافران نیست، همانطور که در کلام خدا گفت.
که به معنی: و کسانی که نسبت به خدا، که، افرادی که تقسیم مذهب خود و آنها کلاس شد را شامل نمی شود. هر گروه با آنچه که در کلاس خود خوشحال بود؟ [AR-عجیب و غریب: 31-32]
در سطح ایده آل از زندگی ما به ندرت یک مسلمان برای آشتی دادن مشکلات او چهره این درک Salafush صالح، بی نظمی های بسیاری از الگوهای رفتار و فکر شخصی خود و گاهی حتی مخالف به aqeedah Salafush صالح.
اگرچه افراد ممکن است یک مورد خوب بدون اشاره به نسل از بهترین، به خصوص در موضوع اعتقاد و مذهب.
همه ما شاهد است که مسلمانان در یک کشور عقب نشینی زندگی می کنند و در تمام جنبه های زندگی کاهش یافت و حتی به نادر. اما وضعیت بد آن را امکان پذیر نمی باشد برای بازیابی و دوباره مسابقه پیروز به جز تصفیه ثابت توحید و Aqeedah، کلمات sebagiamana از حضرت محمد sallallaahu alaihi WA sallam.
این بدان معناست که: اگر شما با تجارت و حیوانی در پرورش دام و کشاورزی و جهاد مشغول هستند، خدا را تحقیر را قدرت ببخشد و شما را از (ذلت) از هم جدا نمی شود تا زمانی که شما به دین خود بازگشت؟ [ابو داوود تاریخچه حدیث]
بنابراین بهترین راه حل مگر اینکه اسلام در یک بررسی جامع وحدت اولویت بندی بدون انکار دیگر شاخه های علم وجود دارد. اگر ما دقت و توجه مردم، دانش خود را از توحید بسیار کم بود و حتی بسیاری از آنها هنوز نمی دانند که به خوبی معنا و عواقب ناشی از احکام Shahadah لا اله الا الله. بسیاری از آنها مرتکب جرم و sayahadah لغو بدون بار، هر دو شرک، الحاد و خرافات، ساده ترین چیزهایی که ما معاملات بسیار کمتر و ارتداد از شانه خالی کردن از شایع در میان مسلمانان است
برای هر یک از مسلمانان به طور خاص باید به واعظان گوش، به خصوص جزوه به منظور تعیین اولویت ها در موعظه و گسترش اسلام به طوری که هر یک از مسلمانان را به توحید خیلی فوری (فوری) و اساسی است. فقط با درک مفهوم توحید، مسلمانان می توانند گرد هم می آیند و دوباره تجربه شکوه.
چگونه می توان مسلمانان متحد در صورتی که هنوز در مورد این مسئله ایدئولوژی و درک درستی از aqeedah مخالف است. سپس متحد مردم را aqeedah است، مهم تر از سبک برای متحد کردن مردم، وحدت فوری تر است از راست مرتب خط و تحقق یک aqeedah قوی و تمیز شانه خالی کردن از الحاد و خرافات بیشتر جریان اصلی را بیش از همه اشکال قدرت است.
امیدوارم این جزوه قادر به رشد آگاهی ما را به بازگشت به aqeedah و اصلاح اشتباهات گذشته همه ما manhaj و درست بود.

مترجمGasim Fariq Anuz


MUKADDIMAH
ستایش از آن خداست، ما او را ستایش، التماس و درخواست کمک، راهنمایی، و آمرزش، و پناه از شر kepad خدا خودشان ما را و اعمال بد ما است.
هر کس هدایت توسط خدا به او داده شد، پس هیچ چیز نمی تواند گمراه کننده است. و هر کس گمراه خدا هدایت شده، و سپس هیچ کس نمی تواند او را هدایت بدهد. من شهادت میدهم که هیچ حق دارد که خدا به جز خدا به تنهایی، هیچ کس را شریک او پرستش. و من شهادت میدهم که محمد بنده او و رسولش است.
معنی: ای شما که ایمان آورده اند، از ترس خدا، در حق تقوا جدی، و تو که پژمردگی می میرند اما در یک کشور مسلمان؟ [علی آل عمران: 102]
معنی: ای مردم، ترس Rabbmu است که شما از خود ایجاد شده است، و خدا او را او ساخته شده، و به جای خدا هم در مردان و هم در زنان است که انتشار. و ترس، که خدا (استفاده) نام خود را از کسی می پرسید یکدیگر به یکدیگر، و (سپاه پاسداران) رابطه Silaturrahim. خداوند همیشه و نگه داشتن چشم در؟ [نساء: 1]
معنی: ای شما که ایمان آورده اند، ترس خدا و کلمات حق، خدا را برای شما اعمال، اعمال ثابت و گناهانتان را بر شما ببخشد. و هر کس اطاعت خدا و رسولش، پس قطعا او یک پیروزی بزرگ رو؟ [آل احزاب: 70-71]
Baâdu وا.
این رساله است. [1] سود بسیار بزرگ و faidahnya برای ذخیره کردن مردم و روشنفکران، زیرا در آن شامل پاسخ به دانشمندان معاصر، یعنی شیخ محمد آل-Albani Nashiruddin ممکن است خدا دارند رحمت و را (ما) دانش، سود است. در این رساله او جواب داد: یک سوال است که در میان مردم که ghirah (روح) از دین اسلام، آنها روز اضطراب و شب فکر کردن در باره این پرسش و قلب خود را با آن مشغول ساخته شد، سوال اصلی این است:
راه رفتن برای رسیدن به احیای مسلمانان چیست؟ و چه راه باید توسط آنها برداشته شود، به طوری که خدا می دهد به آنها قرار داده و آنها را در یک محل مناسب دیگر مردم dianatara؟
بنابراین، علامه آل-Albani، ممکن است خدا را (ما را) با علم خود را به نفع پاسخ به این سوال به طور کامل و به وضوح به خاطر آن است که مردم واقعا نیاز به این پاسخ احساس شد، ما احساس کردیم لازم به آن را ندارند.
من به خدا Subhanahu WA Taala این رساله ممکن است مفید باشد و ممکن است خدا را هدایت به مسلمانان نسبت به آنچه که دوست داشت و diridhaiNya دعا. همانا او سخاوتمندانه ترین و با شکوه است.

در Nabawi Hadyi
[از کتاب در توحید اسلامی Du'atal Awwalan بله، توحید نسخه اندونزی، یکی از اولویت و اصلی، که توسط شیخ محمد آل Albani Nashiruddin، V-4، منتشر شده در آل حق، مترجم Fariq Gasim Anuz آن برداشتهاید. کارهای دارای حق انحصاری تکثیر]_________توجه داشته باشید Foote.[1] این رساله در ابتدا از نوار ضبط شده بود، پس از آن نوشته شده است، و منتشر شده به عنوان سلفی مجله. 4 1419H توریم
اجباری را با توجه به این روش به عنوان preemptively از پیامبران و رسولان توحید

توسطشیخ محمد آل Albani Nashiruddin


سوالشیخ شریف، شکی نیست که شما در مورد واقعیت تلخ تجربه مسلمانان امروز در صورت جهل در امر اعتقاد و ایمان، و همچنین به عنوان یک شکاف در روش فهم و عمل به اسلام می دانند. به خصوص اکنون که گسترش تبلیغی اسلامی در نقاط مختلف جهان است و دیگر در مطابق با aqeedah و manhaj نسل اول است که قادر به آوردن بهترین نسل.
شکی نیست که این واقعیت است که آن را دردناک ghirah (روح) از افرادی که صادقانه و مایل به تغییر و به ترمیم آسیب بزرگ فقط آنها را در راه تثبیت این پدیده ناشی از تفاوت در درک خود را از aqeedah و manhaj، همانطور که می دانید متفاوت است، با ظهور جنبش های مختلف و جماعت جماعت اسلامی که ادعا کرده اند درست مسلمانان Hizbiyyah برای چندین دهه بوده است سال است، اما با هم موفق نیست، حتی این باعث حرکت مردم به این slanders و ستمی بزرگ بدبختی قرار می گیرند، چرا که آنها manhaj manhaj القاعده و خود را aqeedah menyelisihi دستور رسول sallam WA sallallaahu 'alaihi، و هیچ چیز آورده شده توسط sallallaahu خود alaihi WA sallam، که در این صورت این برگ ها تاثیر زیادی را در فرم از سردرگمی مسلمانان و به خصوص دوران جوانی خود را در راه حل برای غلبه بر این واقعیت تلخ است.
واعظ مسلمان که چسبیده به nubuwwah manhaj و به دنبال راه کسانی که بر این باورند و به دنبال مثال درک از دوستان و tabi'in به خوبی در میان علمای اسلامی احساس می کنم که او است حمل ماموریت بسیار بزرگ در مقابل این واقعیت و در درست یا شرکت در پایان.
بنابراین چه چیزی است توصیه های خود را برای پیروان این جنبش و جماعت، جماعت است.
و چه سودمند است و یک راه حل در حل و فصل این حقیقت را پوشیده است.
و چگونه یک مسلمان می تواند از این مسئولیت قبل از خداوند متعال در روز قیامت است.
پاسخ دهد.در ارتباط با آنچه است که در مسئله فوق، یعنی وضعیت ضعیف مسلمانان ذکر شده، پس از آن ما می گویند: همانا این است واقعیت دردناک بدتر از شرایط اعراب در دوران جهل زمانی که sallallaahu پیامبر 'alaihi WA sallam فرستاده شده به آنها است، با توجه به پیام اسلام نیست بین ما و کمال، و وجود گروه که در آل حق (حقیقت) وجود دارد، جهت دادن و دعوت مردم به اسلام در شرایط aqeedah، عبادت، اخلاق و manhaj درست است.واقعیت غیر قابل انکار این است که اعراب در زمان جهل مانند بسیاری از گروه های مسلمان امروز این واقعیت است.
بر این اساس، ما می گویند که: راه حل این است که راه برون رفت از که تا کنون توسط حضرت sallallaahu (ص) گرفته شده، alaihi WA sallam و دارو مانند مواد مخدر یک بار توسط حضرت sallallaahu (ص) استفاده می شود 'alaihi WA sallam.همانطور که پیامبر (ص) است شده درمان جهل از اولین مترجم فعلی da'wah اسلامی باید به معنای انسان خطا آشنایی Laa اله الا الله illallah، کشش و باید یک راه خارج را پیدا واقعیت خشن آنها را با درمان و راه ضربه خارج در سفر رسول Allaah 'alaihi WA sallam. و به این ترتیب به معنی روشن است وقتی که ما در کلام خداوند متعال است.
"که به معنی: همانا در (خود) است که رسول خدا در نقش یک مدل برای شما خوب است (که) برای افرادی که انتظار می رود (فضل) خدا و روز قیامت (ورود) و خدا را بسیار یاد شده است." [آل احزاب: 21]
sallam alaihi WA حضرت sallallaahu در نقش یک مدل خوب در ارائه راه حل برای تمام مشکلات مسلمانان در جهان مدرن را در هر زمان و شرایط است. این همان چیزی است که ما را ملزم به آنچه را که ما آغاز شده توسط sallam حضرت sallallaahu alaihi WA شروع، اول از هر چیز ثابت شده است که از Aqeedah مسلمانان آسیب دیده است. و دوم خود را پرستش است. و سوم، اصول اخلاقی خود است. منظور این نیست که من از جدایی از دنباله با یکدیگر بود، به این معنی قرار دادن مهمترین و سپس قبل از آن مهم است، و بعد. اما چه من می خواهم این است که برای مسلمانان با توجه بزرگ و مسائل جدی در بالا تماشا.
و آنچه من توسط مسلمانان به معنای مفسر تبلیغ، یا دقیق تر هستند محققان در میان آنها، است به خاطر آن است بنابراین تاسف است که هر مسلمان است که در حال حاضر آسان به دریافت عنوان به عنوان واعظ حتی اگر آنها در حال بشدت از نظر علم فاقد است. حتی خود را از تاج خود را به عنوان واعظ از اسلام است. اگر ما به خاطر به خوبی شناخته شده به یک قاعده من نمی گویم که این قوانین به خوبی در میان دانشمندان شناخته می شود، حتی به خوبی شناخته شده در میان همه خردمندان، قاعده آن است که:
"به معنی: افرادی که لازم نیست، نمی تواند به من بدهید."
سپس ما در حال حاضر می دانید که یک گروه بزرگی از مسلمانان در همه وجود دارد، می تواند میلیون ها نفر تعداد برسد، اگر شناخته شده است کلمات: واعظ سپس مردم را نسبت به آنها روشن است. منظورم جماعت و یا جماعت تبلیغی موعظه است. در همان زمان، بسیاری از آنها را فقط به عنوان خداوند متعال هستند.
"به معنی: اما اکثر مردم نمی دانند" [: 187 القاعده A'raaf].
همانطور که از روش های تبلیغی خود شناخته می شود که آنها به طور کامل به دور از توجه اصلی به اولین و یا مهم ترین موضوع در میان مسائل ذکر شده در بالا، یعنی aqeedah، عبادت و اخلاق تبدیل شده است. و آنها حاضر به اصلاح aqeedah که حضرت sallallaahu alaihi WA sallam با او آغاز شده، حتی همه پیامبران با این aqeedah آغاز. خدا Subhanahu WA Ta'ala گفته است.
"که به معنی: و قطعا فرستادیم رسولان به هر کشور (اعلام):« عبادت خداوند (به تنهایی)، و از شر ترک "[نحل: 36].
آنها هیچ علاقه ای به این موضوع و به اولین رکن از ارکان اسلام، مسلمانان تمام شده، شناخته شده بوده است. رسول از رسولان نجیب alaihis sallam نوح به موضوع باور تقریبا یک هزار سال دعوت شده است. و همه می دانیم که در شریعت قبلی شریعت هیچ قانون تشریفاتی و muamalah شده است در مذهب ما شناخته شده است، وجود دارد چرا که دین ما آخرین دین از ادیان دیگر شریعت شریعت. در مجموع، نوح alaihis sallam باقی مانده دعوت مردم خود را برای 950 سال است و او حتی تمام توجه خود را به Da'wah به توحید به سر برد. با این حال، تبلیغی خود را رد مردم خود، در قرآن شرح داده شده است.
"که به معنی: آنها می گویند:" آیا هرگز شما را (عبادت) خدایان و نه باید تو را ترک شما (عبادت) سواع، و انجام Suwaa همچنین، Yaghuts، Ya'uq و نصر ". [نوح: 23].
این به روشنی نشان میدهد که مهم ترین چیز برای اولویت بندی توسط مبلغان اسلام تبلیغ به توحید است. و این، معنای کلمه خدا Subhanahu WA Ta'ala است.
"این بدان معنی است: می دانیم، که دقیقا هیچ خدا (حق عبادت شود)، اما خدا وجود دارد".[محمد: 19]
بنابراین سنت پیامبر sallam WA sallallaahu 'alaihi، در عمل و آموزش. همانطور که اعمال خود را، بنابراین لازم نیست که باید به خاطر اعمال و دوره da'wah مکه از پیامبر WA sallallaahu 'alaihi، sallam menda'wahi بیشتر در نظر او مردم را محدود به پرستش خدا به تنهایی، هیچ کس را شریک او، مورد بحث است.
در حالی که در آموزش، ذکر شده در hadeeth از انس بن مالک روایت anhu Allaah در خاکستر-Shahihain را. پیامبر WA sallallaahu 'alaihi، sallam زمانی که Muadh به یمن فرستاده می شود، او گفت.
"این بدان معنی است: اولین چیزی که شما باید بر روی آنها بسیار pesaksian است که حق خدا جز خدا به تنهایی پرستش، پس اگر آنها در آن mentaatimu ..... و به همین ترتیب تا پایان حدیث [صحیح مسلم حدیث روایت بخاری. (1395) و جاهای دیگر، و مسلمان (19)، ابو داوود (1584)، در Tirmidhi (625)، همه از hadeeth Allaah anhu ابن عباس]
این حدیث شناخته شده و معروف، Insha خدا.
اگر چنین است، حضرت sallallaahu alaihi WA sallam اصحاب خود را با آنچه خود او آغاز شده توسط da'wah به توحید شروع دستور داده است.
شکی نیست که تفاوت زیادی بین اعراب وجود دارد، مشرکان زمانی که آنها را درک آنچه آنها با زبان خود، گفت: با اکثریت اعراب مسلمان در حال حاضر بود. امروزه مردم مسلمان عرب نیازی به خواسته گفت: Laa اله الا الله، زیرا آنها هستند که می گویند عقیده Laa اله الا الله، اگر چه جریان و اعتقادات مختلف آنها است. همه آنها می گویند Laa اله الا الله است، اما در واقع آنها واقعا نیاز به درک بیشتر در مورد معنای این tayyibah جمله است. و این تفاوت یک تفاوت اساسی با اعراب برای اولین بار است که در آن آنها افتخار هنگامی که حضرت sallallaahu alaihi WA sallam نام آنها را به. گفت Laa اله الا الله، به عنوان در آل Qur'anul Azhim توصیف [1] است. چرا آنها افتخار؟ از آنجا که آنها درک که معنای Laa اله الا الله illallah است که آنها باید رقبای با خدا را نه، و که به جز خدا پرستش نیست، در حالی که قبلا به آنها پرستش خدا selian همه، آنها بر روی علاوه بر خدا، beristighatsah (برای کمک) به غیر از خدا می خواهیم ، حتی بیشتر از آن در nadzar ماده برای غیر از خدا، bertawasul به غیر از خدا، ذبح قربانی به غیر از خدا و حکمیت به غیر از خدا، و به همین ترتیب.
این بدان معنی است شانه خالی کردن از الحاد شناخته شده و به وسیله آنها، در حالی که آنها می دانند که میان عواقب اله الا الله جمله tayyibah Laa از زبان عربی است که آنها باید بیگناهی خود را از همه این مسائل، به عنوان مخالف به معنای Laa اله الا الله.
[از کتاب در توحید اسلامی Du'atal Awwalan بله، توحید نسخه اندونزی، اولویت اول و اصلی، شیخ محمد آل Albani Nashiruddin، ص 5-15، منتشر شده در الحق، مترجم Fariq Gasim Anuz آن برداشتهاید. کارهای دارای حق انحصاری تکثیر]_________توجه داشته باشید Foote.[1] او در کلمات خدا Subhanahu WA Ta'ala در خاکستر-Shaffat نامه اشاره کرد: "این بدان معنی است: در واقع آنها در پیشبرد گفت: اگر آنها: Laa اله الا الله illallah است که هیچ خدایی وجود دارد، اما خدا است حق عبادت شود، آنها به رخ کشیدن، و آنها می گویند : آیا ما واقعا به ترک خدایان ما را به خاطر یک شاعر دیوانه بودند "؟ [خاکستر Shaffat: 35-36]
بر هر مسلمان با استفاده از قانون خدا در تمام ابعاد مطابق با توانایی اجباری
اجباری برای هر قانون اسلام تقاضا برای خدا در تمام جنبه های آنها نیز نیمه عمری با توجه به توانایی های خود.

توسطشیخ محمد آل Albani Nashiruddin





وظیفه هر مسلمان است که یک موسسه خیریه با توجه به توانایی های خود، خدا یک فرد به جز در ظرفیت بر اساس بار نیست. حمایت و تقویت وحدت و عبادت واقعی لزوما توسط اسلامی Daulah به همراه اجرای در کشورهایی که با خدا نشان داد حکمیت نیست، چرا که قانون خدا را باید رعایت شود، برای ایجاد وحدت است. و بدون شک، مسائل خاص رخ داده است که در برخی از زمان وجود دارد، یعنی uzlah (تبعید) بهتر است از مخلوط، به طوری که تبعید مسلمان در یک دره یا مکان از راه دور، و او پروردگار خود را پرستش، بازماندگان بشر جرم او و از خود جرم و جنایت به انسان است. در این مورد حدیث وجود دارد که بسیار زیاد است، اگر چه منشاء قانونی در hadeeth از anhuma ابن عمر موجود است.
"به معنی: مؤمن که می توانند با مردم و بیماران مبتلا به جنایات خود را بهتر از مؤمنان که همراه با مردم است و نمی تواند منتظر جرم خود را ممزوج شدن" [1]
به این ترتیب، Daulah اسلامی، بدون شک به عنوان وسیله ای برای به اجرا درآوردن قوانین خدا بر روی زمین، و نه مقصد.
و شامل یک چیز شگفت انگیز است که بسیاری از واعظان اتفاق افتاده است: آنها را با توجه به مسائل هستند که قادر به اجرا نیست و ترک وظیفه است که به آسانی آنها را به انجام! جهاد در برابر خواسته های خود است، به عنوان واعظ مسلمان است که به پیروان خود را با کلمات خود را داد عهد گفته شد:
"این بدان معنی است: اجرای daulah اسلامی در خودشان خود را، او daulah اسلامی در زمین به شما احداث".
اگر چه در همان زمان، ما متوجه شدیم بسیاری از پیروان او menyelisihi خواهد شد، آنها را به اوج تبلیغی خود را به یگانگی خداوند متعال در نظر قانون، و آنها آن را در شرایط معروف نامید: "آل Hakimiyah به خدا". بدون شک که این قانون به آن تعلق دارد تنها به خدا، هیچ کس را شریک او در آن و یا در شرایط دیگر. با این حال، برخی از آنها عبارتند از افرادی که جزمی به مدارس در چهار مدرسه در اسلام که در این نقطه، و هنگامی که به او به ارمغان آورد، به عنوان سنت روشن و معتبر هستند، او گفت: "این نقض madzhabku".پس کجاست حقیقت را با آنچه خدا در شرایط پس از سنت فرستاده حکمیت؟ و در میان آنها در میان کسانی که در پرستش خداوند پس از tarikat tarikat shufiah یافت. پس از کجا این حقیقت را با آنچه خدا در توحید فرستاده حکمیت؟ به طوری که آنها از دیگران خواهان چیزی است که آنها از خودشان تقاضا نیست.
در واقع، از جمله چیزی که بسیار آسان را برای شما به اعمال قانون با آنچه خدا پایین در شرایط aqeedah، عبادت، akhlakmu در آموزش فرزندان خود را در خانه فرستاد، از لحاظ فروش belimu، در حالی که آن شامل کاری بسیار دشوار است به شما تحمیل یا حذف حاکمان در بسیاری از قوانین آن حکمیت با هر چیزی به غیر از خدا نشان داد. پس چرا شما ترک آن را آسان و مشکل چیز کاری انجام دهید؟
این نشان می دهد 1 از دو امکان، 1 امکان از آموزش و پرورش ضعیف و هدایت، امکان 2 به دلیل aqeedah فقیر است که تشویق می کند آنها را به پرداخت توجه بیشتری به آنچه آنها نه می تواند استطاعت را از آن رخ می دهد به جای توجه به آنچه است که هنوز در محدوده توانایی خود است.
در این زمان، من نمی بینم، اما خود را مشغول ساختم به tashfiyah و tarbiyah و menda'wahi انسان به aqeedah و عبادت واقعی است. همه چیز مطابق با محدودیت های مربوطه می باشند. خدا یک فرد به جز در مطابق با توانایی بار نیست. alamin Alhamdulillah Rabbil.
نماز و صلح بر حضرت محمد sallallaahu alaihi WA sallam و خانواده اش.

[از کتاب در توحید اسلامی Du'atal Awwalan بله، توحید نسخه اندونزی، اولویت اول و اصلی، شیخ محمد آل Albani Nashiruddin، ص 52-56، منتشر شده در الحق، ترجمه Fariq Gasim Anuz آن برداشتهاید. کارهای دارای حق انحصاری تکثیر]_________توجه داشته باشید Foote[1]. Saheeh hadeeth توسط AT-Tirmidhi (2507)، ابن Majah (4032)، آل، بخاری در آل-Adabul سیمپلکس (388) احمد (5/365)، از شیخ حدیث در میان اصحاب sallallaahu پیامبر 'alaihi WA sallam روایت، و به عنوان saheeh-Albaani در القاعده Saheehah (939) طبقه بندی

دعوت از Saheeh تبلیغی نیاز به سرقت واقعا تلاش و پایدار
تبلیغ دعوت به عمل نیاز saheeh به Aqeedahواقعا کار کند و پایدار D
توسطشیخ محمد آل Albani Nashiruddin


Da'wah دعوت به توحید و توحید را در قلب انسان نیاز است که ما را از طریق آیات اجازه نمی دهد بدون جزئیات به عنوان جایی که در روزهای اولیه. این است، زیرا برای اولین بار آنها را درک عبارات عربی را با سهولت، و دومی به دلیل زمانی که هیچ انحراف از لحاظ aqeedah که از علم کلام و فلسفه علم را به عنوان مخالف به aqeedah راست وجود دارد. وضعیت ما در این زمان از وضعیت مسلمانان در روزهای اولیه متفاوت است. بنابراین ما نباید فرض کنیم که تبلیغی در زمان برای اصلاح aqeedah در شرایط به مانند روزهای اولیه از آن آسان است. و من می خواهم برای بستن این با یک مثال که در این مثال دو نفر در تضاد با یکدیگر نیستند، به خواست خدا است که:
از جمله سهولت آن شناخته شده است که اصحاب حدیث شنیده sallam alaihi WA حضرت sallallaahu 'به طور مستقیم، و سپس tabi'in شنیده حدیث به طور مستقیم از دوستان ... بنابراین ما سه نسل است که شهادت نیکی. و ما بپرسید: آیا در آن وجود دارد هنگامی که علمی به نام علم حدیث وجود دارد؟ جواب این است: "نه". و اینکه آیا جایی برای علم وجود دارد هنگامی که آن را به نام علم Jarh ta'dil WA؟ جواب این است: "نه".همانطور که در حال حاضر، یک فرد باید هر دو علم دادستان علم است، علم فرد kifaya.این است که عالم در حال حاضر قادر به پیدا کردن hadeeth saheeh است یا da'eef می بود.
سپس کسب و کار آسان نیست، زیرا این مسائل در نظر گرفته شده آسان برای دوستان، برای دوستان حدیث از دوستان دیگر در زمان که مطمئن شده بود که با شهادت خداوند متعال خود را در ... تا پایان. پس هیچ چیز آن را به عنوان آسان، آسان نیست در علم در حال حاضر از لحاظ وضوح و اعتماد به نفس در منابع علوم تصمیم گیری است. بنابراین، باید توجه جدی به این مشکل آن را به عنوان خوب باید با توجه به مشکلات اطراف ما به عنوان مسلمانان امروز که در آن مشکل این است که توسط نسل های قبلی از مسلمانان از طرف ناخالصی aqidah را که علت (به اشتراک گذاشته ) مشکلات مشکلات و منجر به تردید، تردید متخصص موعود از نوآوری aqidah که منحرف از manhaj معتبر و درست را با نام های مختلف، از جمله تماس پیروی از قرآن و سنت بر اساس تفکر خود را ، به عنوان کسانی که نسبت دادن (خود) را به علم کلام به رسمیت شناخته شده است.
و خوب است در اینجا برخی از آنچه در hadeeth در مورد آن موجود است، به طوری که حضرت sallallaahu alaihi WA sallam او در مورد ghuraba ذکر شده (افراد خارجی) در برخی از حدیث، حدیث، ذکر ما گفت:
"این بدان معنی است:" برای یک نفر در میان آنها پنجاه و پاداش آنها (صحابه) (50 پاداش) از ما و یا از آنها گفت: بله، رسول خدا فرمود: "از تو" [1]
و این شامل از بیگانگی از اسلام است در لحظه ای که در آن بیگانگی است که در زمان از نسل های قبلی نیست. بدون شک، که در نسل های اولیه از خود بیگانگی، بیگانگی بین شانه خالی کردن از روشن و توحید پاک از تمام رنگ آمیزی، بین خیانت واقعی از ایمان واقعی است. همانطور که در حال حاضر نیکل است که در میان مسلمانان رخ داده است خود را، که اکثر آنها پر از لکه tauhidnya شانه خالی کردن، امانت گذاردن او را پرستش غیر از خدا، و او اعتراف ایمان.
این مسائل باید مورد رسیدگی قرار گیرند. و دوم، باید برخی از مردم می گویند: "ما باید برای حرکت به مرحله دیگر از مرحله توحید است که سیاست"! از آنجا که برای اولین بار در da'wah اسلامی است da'wah به سمت راست (تبلیغی یعنی دعوت به حقیقت) آن است که اتصالات نه برای ما می گویند: "ما عرب و قرآن را با زبان ما" و به خاطر داشته باشید که اعراب در این زمان متفاوت است از عجم اعراب که زبان خود را درک است. این کار به آنها منجر به دور از کتاب پروردگارشان و سنت پیامبر (ص) خود را.
اعطا شده است که ما اعراب و اند درک درک درست از اسلام، اما می کند نیاز نیست ما به بسیج موجودات سیاسی و انسان با جنبش های سیاسی و نگه داشتن آنها را با سیاست اشغال کردند، اما در حال حاضر آن است که تعهد خود را به درک اسلام در شرایط aqeedah، عبادت، muamalah ، و اخلاق! من مطمئن هستم که امروز این است که یک ملت متشکل از میلیون ها نفر از مردم وجود دارد باید برای درک اسلام در درک صحیح از اسلام را در نظر aqeedah، عبادت و اخلاق نیست، و آنها که در آن تحصیل کرده است.

از این کتاب آن برداشتهاید. کارهای دارای حق انحصاری تکثیر اسلامی در توحید Du'atal Awwalan بله، نسخه اندونزی توحید، Priorias اول و اصلی، توسط شیخ محمد آل Albani Nashiruddin، ص 36-40، منتشر شده در الحق، ترجمه Fariq Gasim Anuz]_________توجه داشته باشید Foote[1]. [Saheeh Hadeeth: هر ورزشکار-Thabrani در Mu'jam آل کبیر (10/225) شماره روایت 10 394، از hadeeth از anhu بن مسعود Allaah '. و این حدیث شهید hadeeth از Uqbah بن Ghazwan یکی از اصحاب Allaah 'anhu روایت شده توسط در بازار، در Al-Zaqaid (7282). و این hadeeth نیز یکی دیگر از شهید hadeeth ابو anhu آل-Khusyani، Tsa'labah Allaah به روایت ابو داوود (4341) است. و به عنوان saheeh-Albaani در القاعده Saheehah (494) طبقه بندی
منبع: http://almanhaj.or.id

No comments:

Post a Comment